- وقتی زود عصبانی میشوید
مدتی است بسرعت عصبانی میشوید. فقط كافی است همه چیز آنگونه كه مد نظرتان است پیش نرود تا یكباره مانند كوه آتشفشان فوران كنید و هر آنچه كه اطرافتان است، بسوزانید. البته لازم به گفتن نیست كه چند دقیقه بعد، دیگر از چهره برافروخته شما و داد و هوارهایتان حتی كوچكترین نشانهای باقی نمانده است. تنها شما ماندهاید با احساسی از شرمندگی و برچسبهایی از سوی دیگران كه شما را به عنوان فردی عصبانی میشناسد.
اگر تصمیم گرفتهاید این روند را متوقف كنید، پس درنگ را كنار بگذارید. در نخستین مرحله ذهنیتتان را در قبال عصبانیت اصلاح كنید. اگر فكر میكنید این حالت یك واكنش طبیعی است و شما حق دارید هر زمان كه میخواهید از آن استفاده كنید، در اشتباه هستید. حتما تجربه به شما هم نشان داده است كه در اكثر مواقع عصبانیت نهتنها راه رسیدن به هدفتان را تسهیل نمیكند، بلكه باعث ایجاد حالت تدافعی در دیگران میشود و اجازه نمیدهد شما به خواستهتان برسید. این در حالی است كه اگر كمی صبر و حوصله به خرج میدادید و با اطرافیانتان مهربانتر رفتار میكردید سریعتر به هدفتان میرسیدید.
در مرحله بعدی باید بدانید كه عصبانیت انرژی زیادی تولید میكند و شما باید سعی كنید این انرژی را كنترل كنید. برای این منظور میتوانید به سراغ فعالیتهایی بروید كه باعث تخلیه انرژی شما میشود. برای مثال خودتان را سرگرم كاری غیرمرتبط با دلیل عصبانیتتان كنید یا به طور مرتب ورزش را در برنامههای روزانهتان لحاظ كنید. قدم زدن هم از جمله پیشنهادهای كاربردی است كه تأثیر آن حتما شما را شگفتزده خواهد كرد.
عصبانیت در اغلب موارد موجب تخریب روابط اجتماعی میشود چراكه شما دستكم تلاش میكنید خشونتتان را بر سر كسانی كه در مرتبه پایینتری از شما قرار دارند و اتفاقا مقصر هم نیستند، تخلیه كنید. ادامه پیداكردن این فرآیند دلخوریهای عمیقی بین شما و اطرافیانتان ایجاد میكند كه براحتی قابل جبران نیستند. بنابراین هنگامیكه احساس خشم و عصبانیت بر شما غلبه كرد چند نفس عمیق بكشید و قبل از اینكه حرفی را بر زبان بیاورید آن را چند بار در ذهنتان مرور كنید.
حتی میتوانید از تكنیك نوشتن استفاده كنید به این ترتیب كه حرفهایتان را روی یك كاغذ بنویسید و سپس آن را كنار بگذارید. اگر چند روز بعد به آن مراجعه كنید متوجه میشوید كه تا چه حد تندروی كرده بودید یا اگر آن همه خشم را بیان میكردید با چه نتایج ناراحتكنندهای روبهرو میشدید.
- حسادت آرامشتان را میدزدد
شاید همه شما این حس آزاردهنده را تجربه كرده باشید. حسادت زمانی اتفاق میافتد كه شما احساس میكنید كمتر از آنچه كه استحقاقش را دارید بهرهمند شدهاید و دقیقا به همین دلیل به كسانی كه موقعیت برتری نسبت به شما دارند، حسادت میكنید. واقعیت این است كه آنها در ناكامی شما هیچ نقشی نداشتهاند و شما به علت آنكه دلیل منطقی برای احساساتتان پیدا نمیكنید، به طور ناخودآگاه به روح و روانتان آسیب وارد میكنید. البته این مشكل هم مثل بقیه مشكلات راهحلی دارد. عوامل به وجودآورنده حسادت از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت دارند و این به دلیل آن است كه مزایای ارزشمند در هر فرهنگی منحصر بهفرد است. برای مثال اگر در یك جامعه تجملات و منابع مادی بیشتر ارزشمند شناخته شود، اعضای آن جامعه هم دقیقا بر سر همین مسائل نسبت به هم حسادت میكنند.
اگر در دوران كودكیشما اینگونه آموزش دیده باشید كه به خواستههای دیگران قبل از خواستههای خودتان اهمیتدهید و عرصههای رشد و شكوفایی استعدادتان را كمتر تجربه كرده باشید بیشتر از دیگران در معرض تجربهكردن حسادت خواهید بود. اما این پایان راه نیست. خودتان را محكوم نكنید. درست است كه احتمالا فرصتهای زیادی را از دست دادهاید یا موقعیت لازم برای بهرهمندی از تواناییهایتان را نداشتهاید، اما به یاد داشته باشید كه باید در تمام مراحل زندگیتان به دنبال شناسایی استعدادهایتان باشید.
برای مثال، ممكن است افراد زیادی باشند كه از لحاظ مادی و شغلی در شرایط بهتری قرار داشته باشند و شما در مرتبه پایینتری باشید. این در حالی است كه ممكن است شما از لحاظ زندگی خانوادگی یا گروه دوستان در فضای گرمتر و مناسبتری به سر ببرید. بنابراین نقاط قوت و مثبت زندگیتان را پررنگتر كنید و از اینكه مدام ناكامیهایتان را برای خودتان و دیگران یادآوری كنید، بپرهیزید. فراموش نكنید تمام این نابرابریها در اثر بیعدالتی اتفاق نیفتادهاند و تلاشهای دیگران هم در این زمینه تأثیرگذار بودهاند.
درست است كه مقایسهكردن خود با دیگران موجب ایجاد رقابت و تلاش برای بهترشدن و پیشرفت میشود، اما اگر به صورت افراطی انجام شود یا در مورد موضوعاتی باشد كه شما در جبران آنها دیگر توانا نیستید، تنها به ایجاد حسادت كمك میكند. اگر میخواهید دیگران شما را با تمام تواناییها و ویژگیهایتان باور داشته باشند باید قبل از آنها خودتان در این مسیر پیشقدم شوید و توانمندیهایتان را به دیگران اثبات كنید.
- سنگ غرور را از جلوی پایتان بردارید
اگر احساس میكنید دیگران در سطح شما نیستند، شایستگی مورد مشورت قرارگرفتن را ندارند، نمیتوانید از آنها در عرصههای مختلف كمك بگیرید، خودتان را بزرگ تصور میكنید در حالی كه اطرافیانتان را افرادی كوچك و حقیر میدانید، بهتر است هرچه سریعتر فكری به حال غرورتان كنید. گاهی ممكن است غرور را با اعتماد به نفس اشتباه بگیرید و تصور كنید تمام این ویژگیها طبیعی هستند، اما واقعیت این است كه با ادامهدادن این رویه طولی نخواهد كشید كه تبدیل به فردی تنها خواهید شد.
برای آنكه فرق بین غرور و اعتماد بهنفس را راحتتر متوجه شوید، میتوانید فردی را تصور كنید كه مغرور است، اما به اندازه كافی اعتماد بهنفس ندارد و در برابر كوچكترین مشكلات میدان را خالی میكند و در مقابل فردی را در نظر بگیرید كه باصلابت تمام در برابر حوادث زندگی بدون كوچكشمردن و تحقیر دیگران میایستد. اگر افراد مغروری باشید مسائل و مشكلات را كوچكتر از آنچه كه هستند در نظر میگیرید این در حالی است كه داشتن اعتماد بهنفس موجب میشود به همه چیز با دیدگاهی واقعبینانه نگاه كنید بنابراین نسبت به سایر افراد در موارد كمتری در زندگی با شكست روبهرو میشوید.
برای از بینبردن غرور تنها كافی است تمرین كنید كه به دیگران احترام بگذارید و برای آنها در زندگیتان جایی را اختصاص دهید. برای مثال میتوانید در مورد مسائل مختلف اعضای خانواده یا دوستانتان مشورت كنید و نظرات آنها ر ا جویا شوید. تلاش برای گذراندن اوقات با افرادی كه زمانی تصور میكردید در سطح شما نیستند هم میتواند شروع خوبی برایتان باشد.
- زودرنجیهایتان را دور بریزید
اگر فكر میكنید تنها یك مخالفت ساده از سوی اطرافیانتان كافی است تا حسابی رنجیده شوید باید سعی كنید این مشكل هرچه سریعتر و پیش از آن كه در شما نهادینه شود از بین ببرید. باور كنید برای داشتن یك زندگی شاد و كمتنش لازم نیست همه چیز مطابق میل و نظر ما پیش برود.
یكی از عواملی كه باعث میشود شما به فردی زودرنج تبدیل شوید آن است كه همه چیز را در ذهنتان بهترین وجه مطابق میلتان تصور میكنید و زمانی كه با واقعیتها روبهرو میشوید، تمام افكارتان دچار آشفتگی میشود. انتظارات بیش از حد شما در مورد دیگران و طرز برخوردشان با شما همیشه موجب دلخوری بین شما و آنها خواهد شد؛ بنابراین اگر میخواهید رابطه بهتری با آنها داشته باشید، سعی كنید توقعات خود را اندكی تعدیل كنید. بكوشید بدترین شرایطی را كه ممكن است برایتان ایجاد شود، تصور كنید تا اگر مشكلی برایتان پیش آمد خاطرتان آزرده نشود. ضمن آنكه تقویت روحیه صبر و بردباری را از یاد نبرید.
تكلیفتان را با خودتان مشخص كنید. یكی از راههایی كه به شما كمك میكند تا به سرعت دچار ناراحتی نشوید این است كه از قبل برای خودتان تعیین كنید از چه رفتارهایی و چرا آزرده میشوید. اگر دلیل منطقی برای ناراحتیهایتان پیدا نكردید آنها را كنار بگذارید.
با خودتان تمرین كنید تا اگر كسی موجبات ناراحتی شما را فراهم كرد بلافاصله به او پاسخ ندهید، اما این به آن معنا نیست كه اجازه دهید ناراحتیهای شما روزبهروز روی هم تلنبار شود و یكباره زخمهای قدیمی سر باز كند، بلكه به آن معناست كه اجازه دهید در یك فرصت مناسب كه آرامشتان را بازیافتهاید با طرف مقابلتان وارد گفتوگو شوید. برای این منظور مواردی را كه باعث ناراحتیتان میشود، بدون هیچ ابهامی و در كمال آرامش بیان كنید.
هر بار كه از رفتارهای شخصی آزرده شدهاید قبل از آنكه مدام ایرادهای رفتاری او را برای خودتان مرور كنید و به ناراحتیهایتان دامن بزنید به یاد اشكالات خودتان بیفتید و فراموش نكنید هركدام از این رفتارهای منفی ممكن است باعث آزردگی اطرافیانتان شود. بنابراین برای نقدكردن رفتارهای دیگران از خودتان شروع كنید.
- نگذارید كینهها دردسرساز شود
حلكردن مشكلات و بیتفاوتنبودن نسبت به آنها از جمله مهارتهای اساسی زندگی است كه توجه نسبت به این مساله میتواند از بسیاری دغدغههای آینده شما پیشگیری كند. زمانی كه شما نتوانید ناراحتیها و دلخوریهایتان را به شیوهای صحیح و منطقی حل كنید و هر روزی كه میگذرد روی هم انباشتهشان نمایید به تدریج به فردی كینهای تبدیل خواهید شد. كینهداشتن آرامش را از شما دور میكند تا جایی كه دیگر نمیتوانید براحتی مهر و محبتتان را نثار اطرافیانتان كنید.
اگر شما هم این روزها احساس میكنید قلبتان از كینهها پر شده است، حتی یك لحظه را هم از دست ندهید و از این فرصت باقیمانده تا سال نو استفاده كنید. كار سختی نیست. در این مورد هم ما به شما راهحلهایی را پیشنهاد میكنیم. ابتدا به درون خودتان رجوع كنید و یكبار دیگر ضمن شناسایی دلایل اصلی دلخوریها و كینههایتان آنها را مورد بازبینی قرار دهید. ممكن است در حال حاضر برای بسیاری از این ناراحتیها دلایل موجهی نداشته باشید یا اینكه داستان مربوط به گذشتههای دور باشد.
كافی است كمی هم قدرت بخششتان را به كار بیندازید و به جای مشغولكردن فكرتان به مسائلی كه چندان هم مهم نیست آرامش را برای خودتان به ارمغان بیاورید. اگر فكر میكنید این مساله آنقدر برایتان مهم است كه نمیتوانید آن را فراموش كنید باز جای درنگی باقی نمیماند. قبل از آنكه اینگونه احساسات منفی در شما درونی شود و به آنها عادت كنید باب گفتوگو را با كسی كه از او ناراحت هستید باز كنید و سعی كنید در نهایت احترام او را از ناراحتیتان مطلع كنید.
توجه داشته باشید كه لحن شما نباید طلبكارانه باشد، بلكه باید از طرف مقابل درخواست كنید كه با هم راهحلی پیدا كنید. حتی اگر در جریان گفتوگو متوجه شدید این شما هستید كه مرتكب اشتباه شدهاید، تنها با یك عذرخواهی میتوانید از بروز بقیه اختلافات جلوگیری كنید، ضمن آن كه یك رابطه سالم و قوی همراه با گذشت را با طرف مقابلتان آغاز كنید.
- خسیس نباشید
درست است آمدن فصل بهار و برگزاری عید نوروز همیشه با نو شدن همراه است و این جزو آیینهای برگزاری این ایام محسوب میشود، اما تمام اینها به معنای آن نیست كه باید بیشتر وسایلتان را دور بریزید یا چیزهای جدیدی را جایگزینشان كنید، بلكه منظور از نو شدن این است كه باید همه چیز را از آلودگیها پاك و به این ترتیب شادابی و طراوت را وارد زندگیتان كنید. اما اگر اصرار دارید تمام وسایلتان حتی آنهایی را كه دیگر كاربردی برایتان ندارد، نگهداری كنید ممكن است از طرف اعضای خانوادهتان به خساست محكوم شوید.
شاید خودتان تصور كنید فرد مقتصدی هستید و با نگهداری تمام وسایل در واقع صرفهجویی میكنید، اما قبل از آنكه خودتان را تبرئه كنید بهتر است یكبار دیگر وسایلتان را بررسی كنید. بسیاری از لوازمیكه به آنها دلبستگی دارید شاید در طول سال حتی یكبار هم به دردتان نخورد. بنابراین بهتر است تنها لوازمی را كه كاربردی هستند نگهداری كنید، ضمن آنكه از خرید لوازم غیرضروری هم بپرهیزید. زندگیكردن در آپارتمانهای كوچك اغلب شما را با مشكل كمبود جا روبهرو میكند. بنابراین خانهتكانی منزلتان فرصت خوبی خواهد بود كه این لوازم را تفكیك كنید.
مشكل خساست تنها در مورد مسائل مالی خلاصه نمیشود، بلكه اگر این رفتار در شما نهادینه شده باشد آن را در عرصههای دیگر زندگیتان هم پیاده خواهید كرد؛ برای مثال ممكن است به طور ناخودآگاه در ابراز محبت به اعضای خانواده یا اطرافیانتان هم خساست به خرج دهید. محاسبه سود و زیان در مورد تصمیماتی كه به طور روزمره اخذ میكنید، اگرچه جنبههای مثبت بسیاری دارد، اما اگر به طور افراطی نسبت به آن حساسیت به خرج دهید در نهایت موجب خستگی و دلزدگی اطرافیان خواهد شد. چه بسا شما كه تلاش كرده بودید فرزندانی را تربیت كنید كه در این زمینه به شما شباهت داشته باشند در واكنش به شما به افرادی مصرفگرا تبدیل شوند.
خسیسبودن در واقع نوعی وسواس فكری است كه حتی در مورد مسائل مادی هم نهتنها موجب رضایت خاطر شما نمیشود، بلكه همچون باتلاقی است كه روزبهروز شما را در كام خود فرو میبرد؛ ضمن آنكه باعث میشود شما تمایل شدیدی به رعایت نظم پیدا كنید كه بعد از مدتی تنها نارضایتی اطرافیان را به بار خواهد آورد.
- از خود راضی نباشید
میتوانید آسایش خودتان را به هر قیمتی به آسایش دیگران ترجیح دهید، میتوانید حقوق دیگران را براحتی زیر پا بگذارید یا حتی میتوانید تمام خوبی را شایسته خودتان بدانید تا در عرض مدتی كوتاه تمام دوستانتان را از دست بدهید.
خودخواهبودن هم از جمله ویژگیهایی است كه میتواند در مدتی نهچندان طولانی شما را به فردی منزوی تبدیل كند؛ البته خلاصی از این صفت ناخوشایند هم مانند دیگر صفتها كار دشواری نیست. برای مثال در این روزها به جای آنكه تنها نظر خودتان را در نظر بگیرید و به فكر راحتی بیشتر باشید از نظرات و ایدههای سایر اعضای خانه در چیدمان جدید و تغییر دكوراسیون منزل استفاده كنید. به این ترتیب هم مشاركت در خانه را افزایش دادهاید و هم جایی برای سایر افراد در زندگیتان باز كردهاید.